تورك مشاهير و مفاخير لر
AZƏRBAYCAN,QAŞQAE,TÜRKMƏN,XƏLƏC ،ƏFŞAR VƏ...
+0 به يه ن
یاییلیب : سه شنبه 3 خرداد 1390 | یازار : صاديق صاديقي | بؤلوم : شعر،موسيقي و ادبيات | 0 باخيش لار


ملانفس كه در ادبيات تركمن به عنوان «سلطان سرزمين عشق» شهرت يافته، در اوايل قرن 19 ميلادي (1810م) در ميان تركمن هاي تكه از طايفه وكيل و تيره يازي در حوالي شهر سرخس به دنيا آمد. در مورد سال ولادت و حتي زادگاه وي اختلاف نظر بسيار است.
پدرش قادير بردي (ملا قاراش)، ملايي مكتب خوانده بود، ملانفس نيز در مكتب خانه محلي سواد آموخت و با تشويق پدر در مدارس مرو و سپس در بخارا تحصيلات خود را ادامه داد. در آغاز او در يكي از دهات ناحيه مرو معلم مدرسه بود و بعدها بازرس مدارس شد. مطالعات ملانفس در ادبيات تركي، باعث انس و آشنايي وي با آثار نوايي، فضولي و صيادي گرديد. همچنين تحصيل در شهر بخارا وي را با ادبيات فارسي و بويژه سروده هاي امير خسرو دهلوي، مولوي و حافظ آشنا ساخت.
ملانفس با دختري به نام «بوستان تاج» ازدواج كرده، صاحب دو پسر به نامهاي محمد رحيم و رسول مي گردد.
ملانفس در اشعار اوليه و اشعاري كه بعدها به عنوان «اشعار تازه ياب» از او منتشر شد. دو شخصيت كاملا متفاوت از خود برجاي گذاشته است، چرا كه اشعار اوليه وي غنايي است و در خدمت وصف يار و عشق و دلبر، به اين خاطر او را در ادبيات تركمن«سلطان سرزمين عشق» لقب داده اند. اثر مشهور او به نام زهره طاهير نيز از اين دست است كه در ميان تركمن ها از جايگاه ويژه اي برخوردار مي باشد. اثر ديگر ملانفس مجموعه اشعار وي مي باشد.
او در نخستين آثار شعري، نبوغ خود را با مهارت كافي در صورخيال به كار گرفته برده و تسلط خود را بر اوزان عروضي به نمايش گذاشته، تصور مي رود كه در سبك شعري پيرو با استعداد و كامل كننده سبك شعراي سلف باشد. در اين مرحله او به توصيف عشق پرداخته و در دايره بسته قوس و كمان، ابرو و لب و زلف يار چنبر زده و در حد افراط پيش رفته است. ليكن همين شاعر در گذر زمان با مشاهده جريانات و حوادث سياسي - اجتماعي آن زمان چون تهديد روس و انگليس متحول گرديد و پس از آن در خدمت سرداران و قهرماناني بود كه از ايل در برابر هجوم اغيار دفاع كرده، قاصدان عزت و سربلندي به شمار رفته اند. ملانفس در اين دوران همانند كمينه، درد و رنج فقرا و بي عدالتي هاي بيگ ها و رؤسا را در اشعارش منعكس مي كند.
غلبه بر خان خيوه و كشته شدنش بدست سرداران تكه و اتحاد با ايرانيان در اين جنگ (1854 م / 1271 ه.ق)، پيروزي در جنگ قاري قلعه (1853 م / 1270 ه.ق) و نمايش قدرت تكه به رهبري نوربردي خان و نيز غلبه در جنگ مرو از عمده ترين وقايعي بود كه ملانفس را در آخرين دهه عمر خود متحول ساخت و شاعر در اين دوره از زندگي خود با چهره اي انقلابي وارد ميدان مي شود. همچنين شاعر به سردارها و شخصيت هاي حماسي ارادت خاصي داشته است و با سرودن 15 شعر در كتاب خويش به نام سرداران نام آور تركمن، يادشان را براي هميشه در تاريخ ثبت كرده است، اكنون به ذكر نمونه اي از شعر ملانفس مي پردازيم:
كونگلوم سانگا نصيحت، گزسنگ سر به سر گزگين
تاني دوست- دوشماني، اويونگه با خبر گزگين
قانيم بيلن قارجاشسانگ، دايم مشتي پر گزگين
گزسنگ دونيا يوزونده، دوام تازه تر گزگين
قيرق ييل مايا گزينچانگ، توتين بيرييل نِر گزگين

ترجمه:
اي دل بيا نصحيتي بكنم، اگر زندگي مي كني سربلند باش
دوست و دشمنت را بشناس و از خانه ات با خبر باش
اگر با دشمن مي جنگي، با مشتي آماده و پر زندگي كن
در زندگي مقاوم باش
يك سال مردانه زندگي كردن بهتر كه چهل سال به خفت زندگي كني.

ملانفس در جريان جنگ مرو كه بزرگترين واقعه ي تاريخ تركمن، در سده ي نوزدهم ميلادي است، فعالانه شركت داشت و پس از كسب پيروزي، اشعاري در ستايش خانها و سرداران بزرگ تركمن «قره اوغلان، قاجارباي، عوض مراد و ... » سروده است.
ملانفس پس از آن نيز در عمليات مقابله با قشون «حمزه ميرزا» (والي خراسان از سوي ناصرالدين شاه قاجار) كه استيلاي بر شهر مرو را در سر مي پروراند به نبرد پرداخته، به سختي مجروح شد و چندي بعد به روايتي در سال 1860 ميلادي و بنا به روايتي ديگر 1862 ميلادي چشم از جهان فرو بست. پيكر وي را در آرامگاه «خوجه عبدالله بابا» در حوالي مرو به خاك سپردند.


زندگي نامه بزرگان شعر و ادب تركمن

یارپاق لار :


Powerd By : ARZUBLOG.COM Theme Designer : Blogskin.ir