تورك مشاهير و مفاخير لر
AZƏRBAYCAN,QAŞQAE,TÜRKMƏN,XƏLƏC ،ƏFŞAR VƏ...
+0 به يه ن
یاییلیب : یکشنبه 8 خرداد 1390 | یازار : صاديق صاديقي | بؤلوم : آثار ماندگار بزرگ | 0 باخيش لار
http://t2.gstatic.com/images?q=tbn:ANd9GcQlgH33uzaHMI4gRFebS4UxOYAjMlRANlBWTRkvHfXMza4bZ35XVUuL3w http://www.qku.blogfa.com سازمان جهاني يونسكو سال 1999 سال "ده ده قورقود " دده قورقود ده ده قورقود اثري است جاودانه با داستانهاي حماسي و زيبا و دلنشين در مورد زندگي و انديشه اقوام ترك اوغوز كه سوار بر اسبان تيز پاي خويش جهت تامين معاش خود و خانواده خود و ايل خود در قسمتهاي شمالي ايران و كرانه هاي خزر و قفقاز و اسياي مركزي در حال كوچ كردن بوده اند تا اينكه به اقليم آذربايجان مي رسند و اين داستانها اغلب در اين خطه عزيز ، خلق شده اند و سر منشا تمامي داستانهاي آذربايجان مي باشند . شخصيت ده ده قورقود براي محققان در هاله اي از ابهام باقي مانده است به طوري كه در مورد زمان و مكان او اختلاف نظر زيادي وجود دارد گاهي او را معاصر اوغوز ( جد بزرگ تركها ) گاهي معاصر حضرت مسيح ، گاهي پيامبر(ص) و گاهي خلفايي عباسي ذكر كرده اند و مكان او را از اسيايي مركزي ، سير دريا ، قفقاز ، در بند و ... ذكر مي كنند . مي توان گفت كه او در پشت پرده افسانه و اسطوره پنهان است ليكن چنانكه از متن و محتواي كتاب بر مي آيد او مصلح و خير انديش مردم ترك بوده و بعضي امور را نيز پيش بيني مي كرده است و او حلال مشكلات قوم ترك بوده و هميشه مورد مشورت قرار ميگرفته است و هنرمندي بينظير بوده كه قوپوز ( ساز عاشقي ) به دست به سخن سرايي مي پردازد و در ميادين جنگ، شور و افتخار قهرمانا را بر مي انگيزد و در محافل ، شادي و سرور بر دل ايل خويش مي بخشد و در مواقع وجود اختلاف و مشكل ، با نواي تارهاي قوپوز همه را به صلح و صفا دعوت نموده و به نصيحت انها مي پردازد و در موارد آسايش و آرامش به بيان سرگذشت قهرمانان و تاريخ گذشتگان قوم خود عنايت مي ورزد ، بنابراين مي توان چنين بيان كرد كه داستانهاي ده ده قورقود ادبيات شفاهي بوده كه سينه به سينه از قديم نقل شده و در شرايط مختلف و حوادث گوناگون تكوين يافته و بعد مكتوب گشته است و قديمي ترين تاريخي كه بر آن ثبت شده است قرن دهم هجري مي باشد كه در آن تاريخ اين كتاب هب كتابخانه احمد شاه وارد شد و ( فيلشر ) شرق شناس معروف آلماني كه برا ي اولين بار اين كتاب را از روي تنها نسخه موجود آن در بين كتب خطي كتابخانه در سدن المان با نام كتاب دده قورقورد علي لسان ( طايفه اوغوزان) معرفي نموده تاريخ فوق را بر آن ثبت نموده است ولي ( بارتولد ) آن را متعلق به قرن هشتم هجري ( 14 ميلادي ) و م . ح . طهماسب ان را متعلق به قرن هفتم و هشتم ميلادي مي داند . كتاب ده ده قورقود يك شاهكار ادبي اصيل آذربايجاني است با يك مقدمه و دوازده داستان حماسي ( بوي ) ، كه در مقدمه به برسي شخصيت قورقود آتا مي پردازد و بعضي نظرات او را در مسائل اجتماعي و مذهبي و... بيان مي دارد احتمالا اين بخش بعدا به كتاب افزوده شده باشد بويهاي ( داستانهاي حماسي) كتاب عبارتند از : 1- ديرسه خان اوغلو ، بوغاج خانين بويو. 2- سالور قازانين ائوي يغمالاندي بويي. 3- بام بورانين اوغلو ، بامسي بئيرك بويو. 4- قازان بيگ اوغلو اوروز بيگين ، دوستاق اولدوغو بويو. 5- دوخا قوجا اوغلو ، دلي دومرول بويو. 6- قانلي قوجا اوغلو ، قان تورالي بويو. 7- قازليق قوجا اوغلو يگتكين اوغلو. 8- بوسات تپه گوزي اولدوردوگو بويو. 9- بگيل اوغلو عمرانين اوغلو . 10- اوشون قوجا اوغلو سگره كين بويو. 11- سالور قازان دوستاغ اولوپ اوغلو اوروز چيغارديغي بويو. 12- ايچ اوغوز ديش اوغوزا عاصي اولوب بئيركي اولديگي بويو. در اينجا به ترجمه خلاصه اي از داستان قانلي قوجا اوغلو قان تورالي ( قان تورال يفرزند قانلي قوجا ) مي پردازيم : قان تورالي فرزند قانلي قوجا بود ، قانلي قوجا يك روز از پسرش مي خواهد كه ازدواج كند ولي قان تورالي شرايطي را براي همسر آينده اش بيان مي دارد كه دختري با آن شرايط را نمي تواند پيدا كند از جمله شرايطش اين بوده كه : زن من بايد پيش از من بر خيزد و پيش از من بر پشت اسب سوار شود و پيش از آنكه من به سرزمين اهريمن حمله ببرم او سرهاي بريده كفار ار براي من بياورد . بنابراين پدر مجبور مي شود خود به دنبال چنين دختري باشد تا شايد پيدا كند تا اينكه به طرابوزان رسيده و دختر سطان طرابوزان سالجان را كه دختري زيبا و بي نظير بود پسنديد ، ولي دختر مهرش سه حيوان وحشي ( گاو سياه ، شير و شتر نر ) بود و هركس او را مي خواست بايد اين سه حيوان را مي كشت . كه در اين راه 32 قهرمان جان خود را از دست داده بودند به همين خاطر پدر ترسيد ، ولي پسر اعلام آمادگي كرد . و وقتي خواست به همراه چهل قهرمان از الي خود راه بيافتد پدر با اين ابيات او را بدرقه نمود : اوغول سن واراجاق يئرين دولاماج دولاماج يوللاري اولور... ترجمه اين اشعار و ادامه آن در زير مي ايد : فرزند به راهي كه تو در پيش گرفتي پيچ و خمهاي خطرناكي است پهلوانان زيادي رفته اند و در باتلاقهاي آن افتاده اند بيشه هاي در سر راه است كه اهريمن به آن راه نمي يابد قلعه هاي بر آسمانها سينه مي سايند و پريچهري در آنجا چشم ها را بسته جان ها مي ستاند و جلادي در آنجاست كه سر ها را جدا مي سازد از تن اكنون تفكر كن تامل كن قدم در سرزمين هولناكي مي گذاري اشك خون بر چشم كم نور پدر و مادر پيرت نياري قان تورالي راه افتاد و در طرابوزان با تشويق ياران وفادارش و يا مشقت و زحمت فراوان هر سه حيوان را سر بريد و مهر سالجان را ادا نموده او را گرفت و سوار بر اسبش كرد .و راه افتاد و شب وقتي كه قان تورالي در خواب بود سالجان كه از وجود خواستگاران زيادش آگاه بود به نگهباني پرداخت و نزديكهاي صبح با حمله لشكري روبرو شد و قان تورالي را بيدار كرد و گفت تو يك سمت لشكر را داشته باش و من با سمت ديگر لشكر مي جنگم بعد از شكست دشمن قان تورالي از او ناراحت شد و گفت :تو كيستي چرا بدون اجازه من به كشتن دشمن من اقدام كرده اي ، در اين موقع بر او هجوم برد بعد از در گيري نقاب او افتاد ديد كه سالجان است و گفت كه به حق تو همان هستي كه من مي خواستم بعد شادمان به ديار خود بر گشتند و با هم عروسي كردند. http://uploadfa.net/1390/pbshlhm2cfi39fkpjk2b.pdf
یارپاق لار :


Powerd By : ARZUBLOG.COM Theme Designer : Blogskin.ir